سلام دختر گلم
سلام عمرم نفسم عزیزم فسقلی مامان خوبی جات تو شکمم خوبه امیدوارم حسابی بهت خوش بگذره دخترکم چند وقت که نبودم درگیر خرید سیسمونی و سفارش تخت و کمدت بودیم اخه از اون طرح قبلی سرویس تخت وکمدت خیلی راضی نبودیم و عوضش کردیم قراره تا یه هفته دیگه تحویل بگیریم سیسمونیتم تا حدی کامل شده بعدا اگه کم و کسری داشت برات میگیریم دست بابایی درد نکنه تو این مدت خیلی برات زحمت کشید امیدوارم وقتی به دنیا اومدی قدرشو حسابی بدونی میخوام بدونی که تمام تلاشمونو میکنیم تا اسباب اسایشتو فراهم کنیم الانم داریم اتاقتو رنگ میزنیم اینجا حسابی به هم ریخته ولی قراره خاله سمیه و دختر عمم فریبا جون بیان کمکم دستشون درد نکنه تو این مدت خاله تو کارای خونه خیلی کمکم کرده ان ش...
نویسنده :
مامانی
12:24
وروجک مامانی
سلام فسقلی مامان خوبی عزیزکم دیروز کلی نگرانمون کردی دیروز ظهر یکم شیطونی کردی و وول خوردی اما احساس کردم تکونات کنده و مثل هر روز نبوده تا عصر که بابایی از سر کار اومد و بهش گفتم از اونجایی که بابایی خیلی خیلی دخملشو دوست داره به اصرار اون رفتیم دکتر و بهش توضیح دادم که نینیمون از بعد از ظهر تکون نخورده اونم با دقت گوشی رو چند بار گذاشت و بعد گفت به نظرم یکم صدای قلبش ضعیفه من سعی کردم خونسردی خودمو حفظ کنم اما بابایی همچنان نگران خلاصه فرشته کوچولوی من جونم برات بگه نوبت سونو گرفتیم و باز به انتظار نشستیم تا بالاخره نوبتم شد و دکتر سونوم کرد و گفت خدا رو شکر نینیتون سالمه و در حال حاضر 27 هفته و 4 روزشه اشک تو چشام حلقه زد...
نویسنده :
مامانی
21:41
دخترم با تو سخن میگویم
دخترم با تو سخن میگویم: گوش کن با تو سخن میگویم زندگی در نگهم گلزاریست و تو با قامت چون نیلوفر شاخه پر گل این گلزاری من در اندام تو یک خرمن گل میبینم گل گیسو، گل لبها، گل لبخند شباب من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم گل عفت، گل صد رنگ امید گل فردای امید،گل فردای سپید میخرامی و تو را مینگرم چشم تو آینه ی روشن دنیا بین است تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی؟! راست چون شاخه ی سرسبز برومند شدی؟! همچو پر غنچه درختی همه لبخند شدی؟! دیده بگشای در اندیشه ی گل چینان باش همه گل چین گل امروزند همه هستی سوزند کس به فردای گل نمی اندیشد آنکه گرد همه گلها به هوس می چرخد بلبل عاشق نیست بلکه گل چین ...
نویسنده :
مامانی
10:06
ساعت دیواری اتاقت
پایان ماه ششم بارداری
سلام دختر کوچولوی مامانی بالاخره ماه ششم هم به سلامتی به پایان رسید خوشحالم که حالت خوبه حسابی شیطون بلا شدی دخملی ولی نمیدونم چرا هر موقع بابایی میخاد تکون خوردناتو احساس کنه خودتو قایم میکنی شایدم افتخار نمیدی به هر حال همین که سالمی برامون کافیه جوجو خوشگله من خوب از امروز برات بگم همون طور که گفته بودم امروز نوبت دکتر داشتم خانم دکتر پس از شنیدن صدای قلب نازنینت فشار و وزنمو گرفت خدا رو شکر همه چیز خوب بود برام سونو سه بعدی نوشت که میشه دو هفته دیگه که میتونم روی ماهتو واضح ببینم البته ناگفته نمونه بابایی هر موقع گوششو روی شکمم میزاره میتونه صدای قلبتو بشنوه که این کار براش خیلی لذت بخشه راستی بعد از اینکه از مطب دکتر بی...
نویسنده :
مامانی
23:24
ماه رمضان مبارک
ترنم عشق
سلام عشق مامان خوبی عسسسسسسسسسسسیسم چند روز دیگه نوبت دکتر دارم خیلی خوشحالم که میتونم دوباره ببینمت هیچ لذتی برام بالاتر تر از لذت دیدن روی ماهت و تکون خوردنات نیست فندق مامانی امیدوارم که جات تو دلم خوب باشه و تو هم مثل مامانی که بی تاب لمس وجود رویایی تو هست تو هم این حس رو نسبت به مامانی داشته باشی مثل مامانی که سر شار از وجود پاک و زیبای مامان و باباش هست دوست دارم این چند ماه باقی مونده هم به خوبی سپری بشه تا بتونم وجود نازنینتو تو بغلم احساس کنم و با تمام وجودم ببوسمت و عطر تنتو بو کنم فرشته نازنینم برام دعا کن تا مشکلی پیش نیاد دردانه ام چند شب پیش خوابتو دیدم ...
نویسنده :
مامانی
11:09
تکون خوردنای دخملکم
سلام عسل مامان خوبی خیلی شیطون بلا شدی و همش با تکون خوردنات ابراز وجود میکنی و به مامانی میفهمونی که حالت خوبه خیلی خوشحالم واااااااااای خدای من یعنی این تویی که انقد تو شکمم وول میخوری خیلی حس شیرین و جالبیه خدا رو شکر دخملکم عزیزم دیشب موفعی که میخواستم بخوابم چند بار لگد زدی بابایی رو هم صدا زدم اونم سریع اومد دستشو گذاشت رو شکمم و باز چند بار تکون خوردی کاملا واضح بود بابایی داشت ذوق مرگ میشد فکر کنم این شیطنتات به بابایی رفته الانم که دارم برات مینویسم داری وول میخوری فدات بشم عزیزم ...
نویسنده :
مامانی
10:36